سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انجمن زیست شناسی شاهد گلپایگان
 
قالب وبلاگ

نمونه سوالات فصل پنجم زیست شناسی 1(دوم تجربی)

1.کدام یک با مصرف انرژی همراه است ودرکدام مرحله فشارپرده جنب حداکثراست؟

1.خروج ذخیره دمی-بازدم عمیق          2.خروج ذخیره بازدمی-دم عمیق

3.خروج ذخیره دمی-دم عمیق             4.خروج ذخیره بازدمی-بازدم عمیق

2.تبادل مستقیم گازهای تنفسی با سلول های بدن از ویژگیهای کدام نوع تنفس محسوب می گردد؟

1.پوستی               2.آبششی                    3.نایی                                      4.ششی

3-در انسان میزان هوای مرده باکدام رابطه مستقیم دارد ؟

1) هوای مکمل            2) عمق تنفس          3) حجم مجاری تنفسی           4) تعداد حرکات تنفسی

4-کدام مورد زیر در ظرفیت حیاتی شش محسوب نمی شود ؟

1) هوای باقیمانده          2) هوای مرده            3) هوای مکمل            4) هوای ذخیره بازدمی

5 - مقدار انتشار گازها از غشای تنفسی با کدام یک از موارد زیرنسبت عکس دارد.

1- سطح غشای تنفسی            2- تفاوت فشار           3- ضخامت                     4- موارد الف وب صحیح است

6- به ترتیب چند گروه هم و چند ملکول  O2  با همو گلوبین ترکیب می شود ؟

1)4-2            2) 4-4              3) 2-4            4) 1- 1

7-درهر زنجیره پلی پپتیدی هموگلوبین انسان چندگروه هم وچنداتم آهن وجوددارد؟

1)1و1          2)4و4               3)4و2              4)1و2

8.اکسیژن به چه صورتی ازکیسه های هوایی واردخون می شود؟

1)ترکیب باهموگلوبین        2)محلول دراب        3)گازo2        4)ترکیب باانیدرازکربنیک

9- کدام گزینه صحیح نمی باشد ؟

1)سورفاکتانت از دیواره کیسه های هوایی ترشح می شود

2) سورفاکتانت کشش سطحی مایع پوشاننده کیسه های هوایی را افزایش می دهد

3) سو رفاکتانت در اواخر دوره جنینی ساخته می شود

4) در تنفس شدید عضلات شکم به سایر نیروها کمک می کنند

10-همولیز همو گلوبین منجر به تولید کدام یک نمی شود؟

1) آهن                2) O2                   3) بیلی روبین               4) گلوبین

 

11- آخرین انشعابات سیستم تنفسی نایی به کجا منتهی می شوند؟

1) کیسه های هوایی          2)سطح بدن         3) غشای سلول ها           4) کیسه های هوادار

12- در پرنده هنگام دم:

1: هوای تهویه نشده از کیسه های هوائی عقبی وارد شش می شود

2: هوای تهویه نشده از کیسه های جلوئی به نای می رود

3: هوای تهویه نشده از ششها به کیسه هوائی جلوئی می رود

4: هوای تهویه نشده از نای به کیسه های هوائی عقبی می رود

13-گزینه صحیح را از میان جملات زیر بیابید.

1- در بازدم عمیق ماهیچه های راست شکمی وبین دنده ای خارجی شرکت دارند

2- در تنفس ارام و طبیعی مهم ترین نقش در حرکات ششها به عهده ماهیچه های دمی است

3-در دم عمیق ماهیچه های بین دنده ای داخلی و ماهیچه های راست شکمی شرکت دارند

4-در بازدم عمیق ماهیچه های راست شکمی و بین دنده ای داخلی شرکت دارند

14- کدام یک نشان دهنده حجم حیاتی می باشد .

1- هوای مکمل+هوای باقیمانده+هوای جاری                   2-هوای ذخیره بازدمی+هوای مکمل+هوای جاری

3- هوای مکمل+هوای ذخیره دمی+هوای جاری               4 -هوای ذخیره بازدمی+هوای فضای مرده+هوای فضای مکمل

15- در دستگاه تنفس انسان هوای مکمل.........................

1- هوائی است که گازهای ان با خون مبادله نمی شود

2-با فعالیت ماهیچه های بازدم از شش ها خارج می شود

3-با فعالیت ماهیچه های دم به شش هاوارد می شود

4- حتی با بازدم عمیق از شش ها خارج نمی شود

16- سرعت انتشار دی اکسید کربن از خون به کیسه های هوایی نسبت به انتشار اکسیژن از کیسه های هوایی به خون چگونه است.

1- برابر           2-کمتر                         3-بیشتر                 4-نصف

17-  ماده ای که کشش سطحی مایع پوشاننده سطح درونی کیسه های هوایی شش ها را کاهش می دهد از کجا ترشح می شود؟

1)             نایژک های انتهایی               2) تمام سلول های کیسه های هوایی

2)             3) نایژه ها و نایژک ها        4) بعضی از سلول های دیواره کیسه های هوایی

18- در غازهای وحشی که بر فراز کوه های هیمالیا پرواز می کنند کدام ماده می تواند همیشه مقداری اکسیژن را به صورت

ذخیره داشته باشد؟

1)             هموگلوبین خون     2) میوگلوبین ماهیچه های تنفسی    3) همولنف            4) میوگلوبین ماهیچه های پروازی

 

19- در شروع سرفه و یا عطسه کدام مورد زیر صورت می گیرد؟

1)             هوا در شش ها محبوس می باشد                           2) زبان کوچک پایین آمده و راه بینی باز می شود

3)             حنجره بسته می شود                                          4) هوا با مواد خارجی به بیرون رانده می شود

 گردآورنده:طیبه حقیقت


[ شنبه 91/10/9 ] [ 11:16 صبح ] [ انجمن زیست شناسی ] [ نظرات () ]

علی رغم فرو رفتن کلید به چشمش بینیاییش را بعد از 3 ماه به دست آورد!


مورد بعدی پسر 17 ماهه ای است به نام Nicholas Holderman که در حالی که با دو برادر خود مشغول بازی کردن بود بعد از پرتاب شدن، با سر بر روی دسته ای از کلید ها فرود آمد. پدر و مادر او وحشت زده شدند هنگامی که فهمیدند که یکی از دسته کلیدها درون چشم او فرو رفته است و سریعا او را به اورژانس منتقل کردند. باورتان می شود صاحب عکسی که در بالا می بینید تنها 6 روز در بیمارستان بوده و 3 ماه بعد، بینایی خود را کامل به دست آورده!

 

 

 



با وجود میله ای در سرش زنده ماند ! 


 

بدون شک یکی از معروفترین معجزات پزشکی که به دانشجویان نورولوژی گفته می شود داستان Phineas Gage است. در سال 1848 او به عنوان سر کارگر گروهی که مشغول آماده کردن یک ریل جدید بودند در حال فعالیت بود که یک انفجار باعث شد میله آهنی به بلندی 3 فوت و 7 اینچ در سر او فرو برود. میله از میان گونه های او وارد شده و از قسمت فوقانی سر او خارج شده بود.به نحو معجزه آسایی، دکترها موفق شدند میله را خارج کرده و Gage را نجات دهند هر چند متاسفانه آشکارا شخصیت او تغییر کرد و یازده سال بعد در حالی که از تشنج های شدیدی رنج می برد فوت کرد.

از یک میله فلزی تو سینش جان سالم به در برد!

 

نفر بعدی Supratim Dota جوان بیست و دو ساله ای است که در حالی که میله فلزی به طول 5 فوت و ضخامت 2 اینچ در ناحیه تحتانی قفسه سینه او فرو رفته بود توانست زنده بماند! این اتفاق موقعی رخ داد که راننده ،کنترل ماشینی که این جوان از شانس بد خود در آن بوده را از دست داده و به یک مانع برخورد کرده بود. خوشبختانه، میله، ارگانهای حساس و مهم را رد کرده بود و جراحان توانستند آن را خارج کنند. Supratim دو هفته بعد در حالی که سلامتی خود را بدست آورده بود، از بیمارستان مرخص شد.

 

الکترودها زندگی اش را بعد از 6 سال تغییر دادند!

 

مردی که تحت یک حمله شدید قرار گرفته بود و برای نزدیک به شش سال یک زندگی گیاهی را تجربه می کرد به طرز باور نکردنی بعد از اینکه پزشکان الکترودها را در مغز او قرار دادند، تغییر کرد. فردی که حتی قادر به بلعیدن نبود ناگهان توانست صحبت کند، بدون کمک غذا بخورد و با خانواده اش ارتباط برقرار کند. این پیشرفت بعد از قرار دادن الکترود ها حاصل شد. برای این که او سیکل طبیعی خواب را تجربه کند، پزشکان مجبور بودند الکترود های او را هر 12 ساعت خاموش و روشن کنند. از این الکترو دها برای تحریک تالاموس که یک منطقه مهم درون مغز است استفاده می کردند. این فرم از تحریک برای بیماران پارکینسونی استفاده می شد اما قبل از آن برای مریضی با این مشخصات استفاده نشده بود.

علی رغم گشادی رگهای مغزش زنده ماند!


 

نفر چهارم دختر ناز 17 ماهه ای به نام Ella-Grace است که پزشکان متوجه شدند یک ناهنجاری ناشایع در رگهای مغز او به نام مالفورماسیون ورید گالن وجود دارد که باعث افزایش فشار در ورید گالن شده که به نوبه خود باعث آنوریسم و گشاد شدن این ورید می شود. در Ella، فشار زیاد باعث شده بود که خون از رگهای مغز او خارج شده و به مغز نفوذ کند که این مساله حیات او را تهدید می کرد. این ناهنجاری ناشایع بوده و باعث شد نوزاد برای معالجه ابتدا به فرانسه و سپس به آمریکا برده شود و تحت یک عمل جراحی قرار بگیرد که در آن عمل سوراخهای ریز رگهای مغز او بوسیله یک نوع چسب بسیار قوی طبی پوشانده شد. علی رغم اینکه او نیازمند جراحی های بیشتری در آینده است پزشکان می گویند او قادر است زندگی طولانی و سالمی را تجربه کند.

با داشتن 4 دست و پا از جراحی جان سالم به در برد!


 

هنگامی که دختری با چهار دست و چهار پا در یکی از روستاهای هند به دنیا آمد به نظر اهالی روستا هدیه ای از طرف خداوند به نظر می رسید و برای همین اسم او را Lakshmi ( که اشاره ای به خدای سلامتی چهار دست هندوها دارد ) گذاشتند. پزشکان کشف کردند که Lakshmi در حقیقت یک قل دیگر هم داشته که نتوانسته به طور کامل رشد کند و برای همین به او متصل شده است.( گروه ایران ویج ) تیمی از دکترها دور هم جمع شده و طی یک عمل جراحی طاقت فرسای بیست و هفت ساعته، اندامها، کلیه و نخاع قل دیگر را جدا کردند. سپس پزشکان دستگاه تناسلی و مثانه را بازسازی کردند. لاکشمی تنها سه ماه بعد از این عمل جراحی سنگین توانست به کمک عصا حرکت کند.

راه رفتن مرد نیمه !

بدن Peng Shulin به وسیله تصادف با کامیون تقریبا به دو نیم تقسیم شد. 20 متخصص پزشکی در قالب یک تیم، موفق شدند جان او را نجات بدهند. متاسفانه، همان جور که انتظار می رفت پنگ وابسته به تخت شد و قدرت حرکت نداشت. در این هنگام دکترانی از موسسه تحقیقاتی توانبخشی در چین برای به دست آوردن قدرت حرکتی او دست به کار شدند.آنها وسیله ای را طراحی کردند که شکلی شبیه فنجان تخم مرغ داشت که دو پای مصنوعی نیز به آن متصل شده و باعث می شد که پنگ بتواند راه برود.

اولین زایمان در 70 سالگی!


داستان بعدی، داستان یک زوج هندی است. Rajo Devi و همسرش Bala Ram پنجاه سال قبل از اینکه Devi در هفتاد سالگی ( بله، هفتاد سالگی ) صاحب اولین فرزند خود بشود با هم ازدواج کرده بودند. این زوج که برای دهه ها با ناباروری در ستیز بودند، سرانجام تصمیم گرفتند از باروری آزمایشگاهی و تکنیکی موسوم به تزریق داخل سیتوپلاسم اسپرم که باعث می شود تخمک بوسیله اسپرمی که کیفیت خوبی ندارد بارور شود، استفاده کنند. در حال حاضر بچه و مادر هر دو سالم هستند و دِوی به عنوان پیرترین مادری شناخته می شود که صاحب فرزند شده است.

معجزه در مغناطیس!


 

این معجزه، تا حدود زیادی مشابه معجزه سوم مقاله ماست! تصادف ماشین، Josh Villa را برای سه سال به یک زندگی گیاهی فرو برد تا زمانی که او بوسیله روش TMS که مخفف Transcranial Magnetic Stimulation است، توانست از کما خارج شود. در این روش مغز به واسطه سیم های الکترومغناطیسی که بر روی جمجمه فرد قرار داده می شود، تحریک می شود. قبل از این، پزشکان برای درمان افسردگی، پارکینسون، سکته و میگرن از این روش استفاده می کردند. مغناطیس، امواجی را برای بخشی از مغز ( که وظیفه فرستادن سیگنال بیدار باش برای بقیه مغز را به عهده دارد ) ارسال می کند. ویلا بعد از پانزده جلسه درمانی با این روش به هوش آمد. متاسفانه بعد از سی جلسه، به دلایل نامعلومی روند درمان متوقف و ویلا پسرفت کرد. اگر چه بعد از آن او به روند عادی خود بازنگشت، اما با این وجود قادر است ارتباط برقرار کرده و حتی احساسات خود را بیان کند.

علی رغم فرو رفتن کلید به چشمش بینیاییش را بعد از 3 ماه به دست آورد!

مورد بعدی پسر 17 ماهه ای است به نام Nicholas Holderman که در حالی که با دو برادر خود مشغول بازی کردن بود بعد از پرتاب شدن، با سر بر روی دسته ای از کلید ها فرود آمد. پدر و مادر او وحشت زده شدند هنگامی که فهمیدند که یکی از دسته کلیدها درون چشم او فرو رفته است و سریعا او را به اورژانس منتقل کردند. باورتان می شود صاحب عکسی که در بالا می بینید تنها 6 روز در بیمارستان بوده و 3 ماه بعد، بینایی خود را کامل به دست آورده!

از ضربه چاقو به سرش جان سالم به در برد!


 

مورد آخر، شاید جالب ترین باشد! اگر یک چاقو در سر شما باشد، چه کارهایی را قادرید انجام بدهید؟ Michael Hill چهل و یک ساله در حالی که یک چاقوی 8 اینچی در سرش فرو رفته بود، از خانه خارج شد،در خیابان قدم زد، به منزل دوستش رفت و توسط او به بیمارستان رسانده شد! چاقو توسط پزشکان از سر او خارج شد هر چند که از تشنج و اختلال حافظه بعد از این حادثه وحشتناک رنج می برد.

توجه : این مقاله توسط تیم متون خارجی ایران ویج ترجمه شده استفاده از آن فقط با ذکر منبع بلامانع میباشد

فیاضی


[ دوشنبه 91/10/4 ] [ 3:10 عصر ] [ انجمن زیست شناسی ] [ نظرات () ]

باسلام خدمت دوستهای خوبممؤدب   این ماه تصمیم گرفتم یه خورده واسه چاشنی وبلاگمون یه چندتایی زیستیکاتور هم بذارم...اگه ازشون خوشتون اومدحتما نظرتون روبگیدتاماه بعد قشنگترش رو بذاریم حتی اگه خودتون هم چیزجالبی داشتیدحتما برامون بفرستید...گل تقدیم شما

 بعضی ها...          بعضی ها  مثل هسته پر از اطلاعاتند.گل تقدیم شما
بعضی ها دیواره های تراوا دارند و برخی هم نه ...

 بعضی هامثل شبکه آندوپلاسمی میمونن که چیزهای با حال از خودشون تراوش میکنند.

 
ب
عضی ها مثل قرنیه هستند ... پاک و زلال و شفاف
بعضی ها مثل هیستامین حساسیت زا هستند و باعث ایجاد آلرژی میشوند.

 

- بعضی ها مثل واکوئل می مانند مهر بانی و عشق در قلب شون انبار کردند. بعضی ها مثل ریبوزم می مانند بر خلاف ظاهر کوچک و متواضع شون بزرگترین نقش رو دارند.

- بعضی ها مثل لیززوم می مونند باعث تجزیه کینه ها وتخریب دشمنی ها میشن بعضی ها مثل میتو کندری می مونند قدرت وتوانای کارهای بزرگرو به آنان که خود را باور ندارند میدهند.


بعضی ها مثل میکروسکوپ می مونن و چیزهای کوچیک رو بزرگ نشون می دن .


بعضی ها مثل آنتوسیانین رنگدانه واکوئلهای گیاهی می مونن و توی هر محیطی به یه رنگ در می آیند .

 

بعضی ها مثل سلول های لوله های غربالی می مانند که اندامک های لازم برای انجام فعالیتهایشان را ندارند و همیشه محتاج سلولهای همراه هستند .

بعضی ها مثل ... .  

نویسنده:فاطمه یاوری


[ یکشنبه 91/10/3 ] [ 6:7 عصر ] [ انجمن زیست شناسی ] [ نظرات () ]

دکتر اول : امروز یکی از بیمارهام می گفت که ، پدر پدر پدر پدربزرگ خودش رو دیده!!
دکتر دوم : از دو حال خارج نیست ، یا دروغ میگه ، یا سایکوز حاد داره!
دکتر اول : نه ، فقط لکنت زبون داره !!!

ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ

بیمار: دکتر جون دستم به دامنت ، دیگه تحمل این درد رو ندارم ، بکش منو ، راحت بشم.
دکتر : آقا جان من خودم کارمو بلدم ، شما لازم نیست یادآوری کنی !؟

ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ

بیمار: واقعا عجیبه آقای دکتر! از وقتی شروع کردم به صحبت با شما و دردها و مشکلاتمو براتون گفتم، سردردم کلا از بین رفته.
دکتر: از بین نرفته خانم ، به من منتقل شده .

ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ

دکتر بعد از معاینه و دیدن آزمایشات بیمار میگه: پدر جان ، شما بیماری قلبی دارین . داروهایی رو که براتون نوشتم مصرف کنید . سعی کنید استراحت داشته باشید . به خصوص از پله بالا و پایین نرید . سه ماه دیگه هم بیاید من ببینمتون .
سه ماه بعد که بیمار میره پیش دکتر .دکتر دوباره آزمایشش میکنه و میگه: تبریک میگم ، وضع قلبتون خیلی بهتره .
طرف میگه: یعنی حالا میتونم از پله بالا و پایین برم.
دکتره میگه: البته .
طرف می پره هوا و میگه: خدا خیرتون بده آقای دکتر، پدرم در اومد از بسکه توی این سه ماه از ناودون رفتم بالا و از پنجره پریدم پایین!!

ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ

طرف رفت داروخانه گفت: آقا یک شیشه داروی تقویت مو بدید.
داروخانه چی پرسید بزرگ یا کوچیک؟
طرف جواب داد : نه کوچیکشو بدید، من اصلا از موی بلند خوشم نمیآد

ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ

دکتر:« متأسفانه چشم شما دوربین شده.» حیف نون : «آخ جان! پس می توانم یک حلقه فیلم بیندازم توش و چند تا عکس بگیرم.»

ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ

مردی به مطب پزشک رفت و گفت: «آقای دکتر! چند وقتی است که بیماری فراموشی گرفته ام. چه کار کنم؟» پزشک:« اول بهتر است تا فراموش نکرده ای، ویزیت مرا بدهی.»

ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــ

طرف پاش درد میگیره قرص مسکن می ذاره تو جورابش

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از حیف نون می پرسند «چرا قرص های چرک خشکنت را سر وقت نمی خوری؟» پاسخ می دهد: «می خواهم میکروب ها را غافلگیر کنم.»

 


[ یکشنبه 91/10/3 ] [ 3:5 عصر ] [ انجمن زیست شناسی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 165736