سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انجمن زیست شناسی شاهد گلپایگان
 
قالب وبلاگ

 

تک سلولی ها و پر سلولی های ابتدایی مثل اسفنج و کیسه تنان دستگاه گردش خون ندارند.چون ساختار بدنی آن ها طوری است که تک تک سلول های آن ها با محیط بیرون در ارتباط هستند و می توانند مستقیم از بیرون اکسیژن و غذا گرفته و مواد زائد خود را پس می دهند.اما همه ی مهره داران و بسیاری از بی مهره ها مثل حشرات،کرم خاکی و ... دستگاه گردش خون دارند.

گردش خون را می توان از جهات مختلف دسته بندی کرد:

 

انواع دستگاه گردش خون در جانوران:

1_باز:       مویرگ ندارند  مثل:حشرات

2_بسته:     مویرگ دارند  مثل:کرم خاکی

 

انواع دستگاه گردش خون در مهره داران:

1_ساده:   اگر خون توسط یک رگ از قلب خارج شود مثل ماهی

2_مضاعف:اگر خون توسط دو رگ از قلب خارج شود مثل همه به جز ماهی

از نظر خون داخل قلب:

1_ناقص:خون روشن و تیره با هم داخل قلب مخلوط می شوند.

2_کامل:خون روشن و تیره با هم داخل قلب مخلوط نمی شوند.

گردش خون انسان به دو بخش بزرگ و کوچک تقسیم می شود.

گردش کوچک خون:سیاهرگ ها خون را از نقاط مختلف به دهلیز راست قلب می آورند.با انقباض دهلیز راست،خون از دهلیز راست از طریق دریچه ی سه لتی وارد بطن راست می شود. بعد با انقباض بطن راست خون از بطن راست از طریق سرخرگ به ریه ها می رود تا در آن جا کربن دی اکسید خون با اکسیژن هوا جایگزین شود. در نتیجه خونی که از ریه ها می آید،دارای اکسیژن زیادی است و کربن دی اکسید بسیار کمی دارد.این خون از طریق سیاهرگ های ریه وارد دهلیز چپ قلب می شود.این گردش خون از بطن راست قلب به ریه ها و برگشت خون از ریه ها به دهلیز چپ قلب "گردش کوچک خون" نام دارد.

 

گردش بزرگ خون:خون اکسیژن دار که وارد دهلیز چپ شده،بعد از انقباض دهلیز چپ از طریق دریچه ی دولختی وارد بطن چپ می شود. با انقباض بطن چپ خون وارد سرخرگ بزرگ بدن (آئورت) می شود. از طریق سرخرگ آئورت خون اکسیژن دار به تمام قسمت های مختلف بدن می رود تا مواد غذایی و اکسیژن را به آن ها برساند و مواد زائد و کربن دی اکسید را از آن ها بگیرد. خون بعد از گرفتن مواد زائد بدن وارد سیاهرگ ها می شود و از طریق سیاهرگ ها به دهلیز راست قلب می آید. این گردش خون از بطن چپ قلب و از طریق سرخرگ آئورت به تمام قسمت های بدن و برگشت آن به دهلیز راست قلب  "گردش بزرگ خون" نام دارد.

دستگاه گردش خون شامل قلب و رگ هاست. قلب مانند یک پمپ،خون را داخل رگ ها به جریان می اندازد.

قلب

اندامی است توخالی و از جنس ماهیچه ی قلبی که در وسط سینه و کمی متمایل به سمت چپ قرار گرفته است و مسئول ایجاد نیروی مناسب برای حرکت خون به سراسر بدن می باشد.

قلب به وسیله ی یک دیواره به دو نیمه ی راست و چپ تقسیم شده.هر کدام از این نیمه ها هم توسط یک دیواره ی دریچه دار به دو حفره ی فوقانی و تحتانی تقسیم شده. دو حفره ی فوقانی قلب را دهلیز و حفره های تحتانی قلب را بطن می نامند. دهلیز راست و بطن راست توسط دریچه ی سه لتی با هم در ارتباطند و دهلیز چپ با بطن چپ توسط دریچه ی دو لختی یا میترال با هم مرتبطند.

 

دریچه های قلب:

سه لختی: بین دهلیز راست و بطن راست قرار گرفته و هنگام انقباض بطن ها این دریچه بسته شده و از برگشت خون به دهلیز راست جلو گیری می کند.

دولختی:بین دهلیز چپ و بطن چپ قرار دارد.هنگام انقباض بطن ها بسته شده و از ورود خون به دهلیز چپ جلوگیری می کند.

 

ماهیچه ی قلب بسیار قوی است

همه ی ما می دانیم که نیروی جاذبه ی زمین بسیار زیاد است. اما در بعضی موارد نمی تواند بر بعضی چیز ها غلبه کند.مثلا اگر نیروی جاذبه می توانست به نیروی ما غلبه کند،وقتی که ما  می ایستادیم،خون در پاهایمان جمع می شد و پاهایمان به صورت یک بادکنک متورم در می آمد. پستانداران از جمله انسان ها قلبی قوی دارند که باعث گردش خون در برابر کشش نیروی جاذبه می شود.وقتی که خون به طرف بالا حرکت می کند تا از طریق سیاهرگ ها به قلب برگردد،جریان خون آهسته می شود. اما انقباض ماهیچه ها به حرکت آن در این مسیر کمک می کند.وقتی که ما قدم می زنیم یا می دویم،ماهیچه های پای ما،سیاهرگ ها را تحت فشار قرار می دهند و این نیرو خون را به طرف بالا به سوی قلب می راند. سیاهرگ های ما همچنین دریچه هایی دارند که اجازه می دهند خون تنها در یک مسیر به جریان درآید و از جریان برگشتی خون به طرف پاها جلو گیری می کنند.

 

بیماری واریس

با وجود اعمال حفاظتی که کمک می کند از انباشته شدن خون در پاهای ما جلوگیری شود،گاهی نیروی جاذبه پیروزمی شود. اگر به اندازه ی کافی ورزش نکنیم و یا مدت طولانی بایستیم،ممکن است گردش خون ما کند شود و خون در سیاهرگ های پاهای ما تجمع کند. این موضوع برای افرادی که ایستاده کار می کنند،مشکل می شود.این بیماری "واریس"نام دارد. در این بیماری سیاهرگ های زیر پوست به طور مشخصی متورم می شوند.

 

 

رگ ها

رگ ها عبارتند از:

سرخرگ:رگ هایی که خون را از قلب خارج می کنند، "شریان" یا "سرخرگ"نام دارند.دیواره ی سرخرگ ها کلفت و ماهیچه ای است.

سیاهرگ:رگ هایی که خون را به قلب می آورند،"ورید" یا "سیاهرگ" نام دارند.دیواره ی سیاهرگ ها نازک است.

مویرگ:وقتی سرخرگ وارد اندامی می شود، مانند ریشه ی گیاه شاخه شاخه می شود و در آخر به رگ های بسیار باریکی که دیواره ی آن ها بسیار نازک است، تبدیل می شود. به این رگ های کوچک "مویرگ"می گویند. مویرگ ها خون را بین سلول ها توزیع می کنند. یعنی غذا و اکسیژن را به سلول ها می دهند و کربن دی اکسید را از آن ها می گیرند.

 

رگ ها در همه ی قسمت های بدن وجود دارند و خون در آن ها جریان دارد. اگر رگ ها وجود نداشته باشند یا اگر خون درون آن ها نباشد، سلول ها چون قادر به تغذیه نیستند، بعد از مدت کوتاهی می میرند.

رگ ها می توانند گشاد یا تنگ شوند. به عنوان مثال عضلات هنگام کار به مواد غذایی بیشتری نیاز دارند پس رگ ها گشاد می شوند تا خون بیشتری را به عضلات برسانند.

 

آئورت:خون غنی از اکسیژن، بطن چپ را از طریق آئورت ترک می کند. آئورت بزرگ ترین رگ خونی ماست. به قطر تقریبی 5/2 سانتی متر.چندین سرخرگ بزرگ از آئورت منشعب می شود و خون را به سمت بالای بدن می برد. سپس آئورت از پشت قلب به طرف پایین انحنا می یابد و سرخرگ های زیادی از آن انشعاب می یابند که خون اندام های حفره ی شکم و پایین بدن را تامین می کنند.

 

بزرگ سیاهرگ زیرین و زبرین:خون کم اکسیژن اندام های فوقانی و سر به هم متصل شده و یک سیاهرگ بزرگ به نام بزرگ سیاهرگ زبرین را به وجود می آورد.سیاهرگ بزرگ دیگری به نام بزرگ سیاهرگ زیرین خون کم اکسیژن اندام های تحتانی را حمل می کند. هردو بزرگ سیاهرگ، خون را وارد دهلیز راست می کنند.

 

سرخرگ ها و سیاهرگ ها به وسیله ی جهت جریان خونی که در آن ها منتقل می شود، مشخص می شوند نه به وسیله ی کیفیت خونی که دارند. اگر چه بیشتر سرخرگ ها، خون پر اکسیژن و اغلب سیاهرگ ها خونی که اکسیژن خود را از دست داده است، دارند. موارد استثنای مهمی نیز وجود دارند. به طور مثال، ما دو سرخرگ به نام سرخرگ های ششی داریم که خون کم اکسیژن را از قلب به شش های ما منتقل می کنند و همچنین دارای چهار سیاهرگ ششی هستیم که خون پر اکسیژن را از شش ها به قلب باز می گردانند.

 

خون

خون، 7 الی 8 درصد وزن بدن را  تشکیل می دهد. دستگاه گردش خون در یک انسان بالغ و متوسط ، 4 تا 6 لیتر خون دارد. خون دارای سلول های مختلف است که در مایعی به نام پلاسما معلق هستند که سلول های خون %45 از حجم آن را تشکیل می دهند. پلاسما که بیش از نیمی از حجم خون را تشکیل می دهد،در حدود %90 آب دارد. %10 باقی مانده از نمک های محلول، پروتئین ها و سایر موادی که به وسیله ی خون منتقل می شوند، تشکیل شده است.

 

گلبول قرمز

گلبول های قرمز خون که اریتروسیت ها نام دارند،از نظر تعداد بیشترین سلول های خونی هستند که در حدود 25 تریلیون از این سلول ها در جریان خون یک فرد متوسط وجود دارد.

گلبول های قرمز فاقد هسته و میتوکندری هستند که یک ویژگی غیر عادی برای سلول های زنده است. ساختار یک گلبول قرمز آن را برای عمل اصلی این سلول که انتقال اکسیژن است،مناسب می کند.گلبول های قرمز خون نسبت به گلبول های سفید کوچک ترند و اندازه ی کوچک آن ها نیز به آن ها سطح کلی وسیع تری  برای مبادله ی گاز ها می دهد.

سلول های قرمز خون در مغز استخوان تشکیل می شوند.تولید آن ها به وسیله ی یک مکانیسم خود تنظیمی منفی کنترل می شود که به مقدار اکسیژنی که از طریق خون به بافت ها می رسد،حساس است.اگر بافت ها به مقدار کافی اکسیژن دریافت نکنند،کلیه ها هورمونی به نام "اریتروپوتیین" ترشح می کنند که مغز استخوان را تحریک می کند تا گلبول سازی کند.از طرف دیگر،اگر بافت ها اکسیژنی بیشتر از میزان مصرف خود دریافت کنند،کلیه ها ترشح این هورمون را متوقف می کنند.

به طور متوسط،گلبول های قرمز بین 3 تا 4 ماه در خون گردش می کنند و سپس این گلبول های قرمز فرسوده در کبد تجزیه می شوند.

 

گلبول سفید

5 نوع گلبول سفید (لوکوسیت) وجود دارد.انواع مختلف این گلبول ها به وسیله ی ویژگی های رنگ پذیری و شکل هسته ای آن ها گروه بندی می شوند.

1_بازوفیل ها:

سلول های کروی،هسته با دو لب نامشخص و 10 تا 12 میکرومتر قطر دارند. با ترشح مواد شیمیایی به مقابل با میکروب ها کمک می کنند.این ماده ی شیمیایی که هیستامین نام دارد،رگ های خونی را گشاد می کند واجازه می دهد گلبول های سفید دیگر از مویرگ ها خارج شده و وارد بافت های اطراف شوند.

2 و 3_نوتروفیل ها و مونوسیت ها:

عمومی ترین گلبول های سفید هستند که به آن ها فاگوسیت می گویند.آن ها باکتری های بیگانه را که از طریق زخم ها وارد بدن می شوند را می خورند.خون تعداد زیادی از نوتروفیل ها و مونوسیت ها را به محل آسیب دیده می رساند. جایی که سلول ها با عفونت های باکتریایی مبارزه کرده و از طریق برداشتن تکه های سلولی مرده به التیام بافت کمک می کنند.

4_ائوزوفیل ها:

سلول های کروی،هسته ها اغلب 2 لب دارند.10 تا 12 میکرومتر قطر دارند و مواد شیمیایی که باعث کاهش التهاب می شود،ترشح می کنند و به کرم های انگلی حمله می کنند.

5_لنفوسیت ها:

سلول اصلی در سیستم ایمنی هستند و مدافع بدن در برابر مهاجمان اختصاصی اند. برخی لنفوسیت ها آنتی بادی ها را تولید می کنند. با ویروس ها و سلول های سرطانی مبارزه می کنند و 6 تا 8 میکرومتر قطر دارند.

 

"لخته"

همه ی ما گاهی اوقات بریدگی ها و خراش هایی داریم.ولی هرگز تا حد مرگ خونریزی نمی کنیم. زیرا خون ما مواد منعقد کننده ای دارد که جدار رگ های آسیب دیده را مسدود می کند. پلاکت ها و پروتئین فیبرینوژن،منعقد کننده های خون هستند که همیشه در خون ما وجود دارند.هنگامی که رگ خونی آسیب می بیند،آن ها فعال شده و یک لخته ایجاد می کنند.

وقتی که دیواره ی رگ ها آسیب می بیند و بافت پیوندی دیواره ی رگ در معرض خون قرار می گیرد،مراحل لخته آغاز می شود. پلاکت ها بلافاصله پاسخ می دهند. آن ها به بافت پیوندی که در معرض خون قرار گرفته اند، می چسبند و موادی آزاد می کنند که پلاکت های مجاورهم را به یکدیگر می چسباند. این توده ی به هم چسبیده ی پلاکتی، درپوش موقتی را در قسمت آسیب دیده ی رگ خونی ایجاد می کند. به این عمل لخته می گویند.

 

"تایین گروه خونی"

خون افراد مختلف بر اساس وجود یا عدم وجود دو ماده به نام

 در سطح گلبول های قرمز تقسیم می شود. Bو آنتی ژن  A آنتی ژن

   A,B,AB,Oریم :  ما 4 نوع گروه خونی دا

 می باشند.Rh-,Rh+که هر کدام از آن ها دارای

چگونه گروه خونی یک فرد را مشخص کنیم؟

ابتدا انگشت وسط دست چپ را با قطعه ای پنبه ی آغشته به الکل ضدعفونی می کنیم و کمی از پایین به طرف نوک انگشت مالش می دهیم تا مقداری خون در نوک انگشت جمع شود. از وسیله ای به نام لانست استریل استفاده می کنیم و ضربه ای به انگشت ضدعفونی شده می زنیم و دوباره مالش می دهیم تا خون بیرون آید. 3 قطره خون روی لام با کمی فاصله از هم می ریزیم.

 می ریزیم.A بر روی قطره ی اول : یک قطره محلول آنتی کور

 می ریزیم.Bبر روی قطره ی اول : یک قطره محلول آنتی کور

می ریزیم.Dبر روی قطره ی سوم : یک قطره محلول آنتی کور

حالات زیر ممکن است اتفاق بیفتد:

1_اگر چسبندگی و رسوب فقط در قطره ی اول به وجود آید،

می باشد.                                          A گروه خونی از نوع

2_اگر چسبندگی و رسوب فقط در قطره ی دوم به وجود آید،گروه خونی از نوع B می باشد.

3_اگر چسبندگی و رسوب در قطره ی اول و دوم به وجود آید،گروه خونی از نوع AB می باشد.

4_اگر چسبندگی و رسوب در هیچ کدام از قطره های اول و دوم به وجود نیاید،گروه خونی از نوع O می باشد.

5_اگر چسبندگی و رسوب در قطره ی سوم به وجود آید،گروه خونی از نوع Rh+ می باشد.

6_اگر چسبندگی و رسوب در قطره ی سوم به وجود نیاید،گروه خونی از نوع Rh- می باشد.

 

صدا های قلب

صدای اول قلب:مربوط به بسته شدن دریچه های دو لتی و سه لتی می شود که با شروع انقباض بطن با گوشی پزشکی قابل شنیدن است.این صدا گنگ،کشیده و قوی می باشد و شبیه حرف "لوپ" می باشد.

صدای دوم قلب:دریچه ی سینی شکل در مدخل ورودی سرخرگ ها وجود دارد و از برگشت خون در پایان انقباض بطن ها از سرخرگ به بطن،جلوگیری می کند.صدای دوم قلب مربوط به بسته شدن همین دریچه می باشد.این صدا کوتاه و واضح است و شبیه حرف "داپ" می باشد.

قلب ما چگونه می زند؟

در دوره ی جنینی،تک تک سلول های قلبی ما خود به خود می زنند ولی بعد از تولد،مناطقی در قلب می توانند تولید زنش کنند و جریان الکتریکی ایجاد شده را به تمامی سلول های قلب هدایت کنند.به این مناطق بافت گرهی می گویند.

نقش اعصاب در زنش قلب چیست؟

اعصاب خود کاری در بدن ما وجود دارند به نام سمپاتیک و پاراسمپاتیک که وظیفه ی آن ها تنظیم ضربان قلب است.مثلا هنگام دویدن،که قلب باید تند بزند،سمپاتیک فعال می شود و در هنگام استراحت که قلب باید آرام بزند،پاراسمپاتیک فعال می شود.

 

مراحل ضربان قلب:

1_انقباض دهلیز ها که 1/0 ثانیه طول می کشد.

2_انقباض بطن ها که 3/0 ثانیه طول می کشد.

3_استراحت عمومی که 4/0 ثانیه طول می کشد.

دوره ی قلبی

قلب مرکز دستگاه گردش خون است. در یک چرخه ی فعالیت،قلب با خون سیاهرگ های بزرگ به طور غیر فعال پر می شود و سپس به طور فعال منقبض می شود و خون را در سراسر بدن حرکت می دهد. استراحت و انقباض قلب که به طور متناوب انجام می شود، "دوره ی قلبی"را می سازد.

وقتی تمام قلب در حالت استراحت باشد،در مرحله ای است که "دیاستول" نامیده می شود. در این مرحله خون به داخل هر چهار حفره ی قلب جریان می یابد. خون از بزرگ سیاهرگ ها وارد دهلیز راست و از سیاهرگ های ششی وارد دهلیز چپ می شود. همچنین در طی دیاستول، دریچه های بین دهلیز و بطن باز هستند و اجازه ی حرکت خون از دهلیز ها به بطن ها را می دهند.

مرحله ی اصلی دیگر دوره ی قلبی، "سیستول" نام دارد. سیستول با یک انقباض بسیار زودگذر دهلیز که به طور کامل بطن ها را با خون پر میکند،شروع می شود. آن تنها زمانی در دوره ی قلبی است که دهلیز ها منقبض هستند. سرانجام بطن ها منقبض می شوند. نیروی انقباض بطن ها،دریچه های دهلیزی_بطنی را بسته و دریچه های سینی شکل موجود در ابتدای سرخرگ ششی و آئورت را باز می کند. در نتیجه ی باز شدن دریچه های سینی شکل،خون کم اکسیژن از طریق سرخرگ ششی به شش ها و خون غنی از اکسیژن از طریق آئورت به بقیه ی قسمت های بدن پمپ می شود. خون همچنین در مرحله ی دوم سیستول،به درون دهلیز ها جریان می یابد.

 

حجم خونی که در هر دقیقه بطن چپ به داخل آئورت پمپ می کند، "برون ده قلبی"نام دارد. این حجم برابر است با مقدار خونی که توسط بطن چپ در هر بار انقباض و هنگام ضربان قلب پمپ می کند.

تعداد ضربان قلب و برون ده قلبی به عوامل متعددی از جمله سطح فعالیت هر فرد بستگی دارد. با مصرف مواد محرک مثل کافئین،تعداد ضربان قلب و برون ده قلبی افزایش می یابد.

 

گره ی پیشاهنگ

آنچه را که ما ضربان قلب می نامیم،حاصل انقباض ماهیچه های قلبی موجود در دیواره ی دهلیز ها و بطن هاست. یک ناحیه ی خاص از ماهیچه ی قلبی که گره ی پیشاهنگ نامیده می شود،با تنظیم سرعت انقباض قلب، فعالیت قلب را کنترل می کند. گره ی پیشاهنگ در دیواره ی دهلیز راست واقع است. در گره ی پیشاهنگ، پیام الکتریکی همانند آنچه در نورون ها دیده می شود، ایجاد می گردد. این پیام به سرعت در سراسر هر دو دهلیز منتشر شده و باعث انقباض همزمان آن ها می شود. این پیام همچنین به گره ی دهلیزی_بطنی که در دیواره ی بین دهلیز راست و بطن راست واقع شده،می رسد. در این گره پیام دچار تاخیری در حدود 1/0 ثانیه شده و سپس ارسال می شود. این تاخیر باعث می شود دهلیز ها به خوبی منقبض شده و خون خود را قبل از انقباض بطن ها وارد آن ها نمایند.

پیام توسط رشته های ماهیچه ای تخصصی ابتدا در دیواره ی بین دو بطن پایین آمده و سپس به سمت بالا در دیواره ی دو بطن منتشر می شود که باعث انقباض بطن ها می شود. با انقباض بطن چپ،خون وارد آئورت شده وبا انقباض بطن راست،خون وارد سرخرگ ششی می شود.

 

 

فشار خون

فشار خون نیرویی است که خون بر روی دیواره ی رگ های ما وارد می کند. فشار خون که توسط ضربان قلب ایجاد می شود،نیروی اصلی حرکت دهنده ی خون از قلب به تمام سرخرگ ها و سرخرگ های کوچک تا بستر مویرگی است. وقتی که بطن منقبض می شود،خون با فشار به داخل سرخرگ ها رانده می شود و این عمل سریع تر از آن است که بتواند به داخل سرخرگ های کوچک جریان یابد. این پدیده دیواره ی سرخرگ ها را گشاد می کند. شما می توانید این اثر از فشار خون را وقتی که ضربان قلب خود را به وسیله ی گرفتن نبضتان اندازه گیری می کنید،احساس کنید.

نبض، گشاد شدن منظم سرخرگ هاست و به وسیله ی نیروی فشار خون به داخل سرخرگ ها ایجاد می شود که ناشی از نیروی انقباضی بطن ها در طی سیستول است. چیزی که شما واقعا حس می کنید،یک بر آمدگی با هر ضربان است. در بین دو ضربان قلب،سرخرگ ها به حالت قبل بر می گردند. زیرا فشار خون در هنگام استراحت قلب کم می شود.

 

بیماری های قلبی

بیماری های قلبی،امروزه عامل عمده ی مرگ و میر در ایالات متحده هستند. یکی از این بیماری ها،حمله ی قلبی است.حمله ی قلبی  (Heart attack)مرگ سلول های ماهیچه ی قلب است و در نتیجه قلب توانایی لازم برای رساندن خون کافی به سایر اندام ها را ندارد. سلول های ماهیچه ی قلب توسط رگ های خونی که سرخرگ های کرونر نامیده می شوند،تغذیه و اکسیژن رسانی شده اند. این عروق بلا فاصله بعد از خروج آئورت از قلب،از آن جدا شده و روی قلب پخش می شوند. اگر این سرخرگ ها بسته شوند،سلول های ماهیچه ی قلبی بر اثر کمبود اکسیژن خواهند مرد.

چه چیزی موجب انسداد سرخرگ های کرونر می شود؟گاهی اوقات به علت باریک شدن تدریجی مجرای داخل این رگ ها در اثر افزایش تدریجی لیپید های سطح داخل آن هاست که به آن آترواسکلروز می گویند. وقتی فردی هر چند وقت یک بار دردی در ناحیه ی قفسه ی سینه احساس کند،یک بیماری که به عنوان آنژین صدری شناخته شده است،را مبتلا می باشد. آنژین وقتی اتفاق می افتد که بر اثر استرس جسمی یا روحی،کار قلب زیاد است. این بیماری نشان می دهد که قسمتی از قلب به اندازه ی کافی اکسیژن دریافت نمی کند و ممکن است در آینده حمله ی قلبی رخ دهد. بسیاری از حملات قلبی بدون نشانه رخ می دهند. یک لخته ی خون ممکن است به طور کامل یک سرخرگ کرونر را ببندد یا سخت شدن دیواره ی رگ ها ممکن است به یک سطح بحرانی برسد که باعث آسیب شدیدی به قلب می شود. ناگهان شخص احساس یک فشار شدید و دردناک در وسط قفسه ی سینه می کند. درد ممکن است به طرف شانه،بازو،گردن و یا آرواره انتشار یابد. علائم دیگر عبارتند از:عرق کردن،حالت تهوع،تنگی نفس و سرگیجه یا غش کردن.

 

نوار قلب یا الکتروکاردیوگرام

نوار قلب شامل 3 موج است:

1_موجP: کمی قبل از انقباض دهلیز ها ثبت می شود.

2_موجQRS: کمی قبل از انقباض بطن ها ثبت می شود.

3_موجT: کمی قبل از پایان انقباض بطن ها ثبت می شود.

اشکالات نوار قلبی :

1_هرگاه نوار قلبی دارای دو موجP باشد،نشان دهنده ی این است که دوبار دهلیز ها منقبض می شوند و یک بار هم بطن ها. در نتیجه زمان ضربان قلب از 1/0 ثانیه بیشتر شده و قلب ما در یک دقیقه کم تر از 75 بار می زند.

2_هر گاه موج QRSکوتاه تر از حد معمول باشد،نشانه ی این است که خون رسانی به دیواره ی قلب دچار مشکل شده و ممکن است سکته ی قلبی رخ دهد.

هرگاه موجQRSبلند تر از حد معمول شود، احتمالا فرد دچار فشار خون مزمن و یا خرابی دریچه های قلب شده است.

گردآورنده:فاطمه یاوری


[ پنج شنبه 91/11/5 ] [ 8:6 عصر ] [ انجمن زیست شناسی ] [ نظرات () ]
  1. دستگاه تنفسی


    مقدمه
    بدن موجودات زنده جهت تهیه اکسیژن برای متابولیسم سلولی و دفع دی‌اکسید کربن به دستگاه تنفس وابسته است. دستگاه گردش خون ابزار انتقال گاز بین بافتهای بدن و ششها است. به این ترتیب گردش خون و دستگاه تنفس به یکدیگر وابسته است.دستگاه تنفس با داشتن مجاری تنفسی و هوایی وظایف خود را با پالایش هوا انجام می‌دهد. دستگاه تنفس به دو ناحیه هوایی و تنفسی تقسیم شده است. ناحیه هوایی شامل حفره بینی ، حلق ، حنجره ، نای و سیستم نایژه‌هاست که هوا را از محیط پیرامون به قسمت تنفسی ششها می‌رساند.

    ناحیه هوایی دستگاه تنفسی
    بخش بیرونی ناحیه تنفسی دستگاه تنفس از حفره بینی تا نایژه‌ها دارای پوشش مطبق کاذب مژک‌دار با سلولهای جامی شکل است. بافت پیوندی سست زیرین دارای تعداد زیادی غدد سروزی- موکوسی است. ترشحات غدد بوسیله مژه حمل می‌شوند. مژه با حرکت موجی ترشحات را به طرف حفره بینی هدایت می‌کند. آستر مخاط دارای سلولهای ائوزینوفیل ، ماکروفاژ و فولیکولهای لنفاوی است.
    این قسمت ایمونوگلوبولین A تولید می‌کند و به پوشش مخاطی می‌رسد و باکتریها و ویروسها را می‌کشد. استخوان دیواره‌های حفره بینی و غضروف حنجره و نای و نایژه به دستگاه استحکام می‌بخشد. تا در مقابل فشار هوا فشرده شده و یا بیش از حد منبسط نشوند. رشته‌های ارتجاعی باعث کشیده شدن لوله‌های هوایی به هنگام دم و کاهش آن به هنگام بازدم می‌شود.




    حفره بینی

    حفره بینی بوسیله دیواره بینی به دو بخش قرینه تقسیم می‌شود. کام سخت حفره بینی را از حفره دهانی جدا می‌کند. پوشش این ناحیه از بافت مطبق سنگفرشی غیر شاخی همراه با مو ، غده‌های چربی و غده‌های عرق است. حفره بینی شامل بخش تنفسی و بویایی است. در نتیجه لایه سلولهای پوششی می‌تواند حفره بینی را مرطوب و به کمک رگهای خونی خود آن را گرم کند.

    حلق
    حلق به دو بخش بینی- حلقی و دهانی- حلقی تقسیم شده است. کام نرم ، ناحیه بینی-حلقی را از حفره دهان جدا می‌کند. ناحیه دهانی- حلقی راه تنفسی و گوارش است. مخاط ناحیه بینی- حلقی دارای سلولهای مژه‌دار و غدد است و مخاط ناحیه دهانی- حلقی همراه با غدد موکوسی است. لوزه‌های حلقی در سقف ناحیه بینی- حلقی قرار دارند. زیر مخاط حلق محتوی غدد موکوسی است. ماهیچه حلق مخطط و متشکل از دو طبقه طولی در درون و حلقوی در بیرون است.

    حنجره
    حنجره در عقب حفره بینی و در بالای نای قرار دارد. حنجره غضروفهایی دارد که باعث باز نگه داشتن آن می‌شود. در حنجره تعدادی تار یا طناب صوتی وجود دارد که ارتعاش آنها بوسیله هوای بازدم باعث تولید صدا می‌شود یک زایده غضروفی به نام اپی‌گلوت در هنگام بلع غذا دهانه حنجره را می‌بندد و مانع ورود غذا به درون نای می‌شود. تارهای صوتی از جنس بافت پیوندی ارتجاعی هستند خروج هوا را از ششها هنگام بازدم موجب ارتعاش این تارها و تولید صدا می‌شود.

    ششها
    شش به صورت جفت در داخل پرده جنب قرار دارد. بافت پیوندی درون شش دارای مقدار زیادی رشته‌های ارتجاعی و ماهیچه صاف است. نایژه‌های اصلی و رگهای ششی از طریق ناف این اندام وارد ششها می‌شوند. شش سمت راست دارای سه لوب و شش سمت چپ دارای دو لوب است. هر لوب یک شاخه از نایژه از نایژه اصلی را دریافت می‌کند. هر لوب به لوبولهایی تقسیم شده است. ساختار درونی ششها دارای سیستمی شاخه‌ای است که به نام درخت نایژکی خوانده می‌شوند. در فضای میان دو لایه جنب کمی مایع وجود دارد که حرکات ششها را آسان می‌کند. حدود 300 میلیون کیسه هوایی در مجموع دو شش وجود دارد و تبادل گازهای تنفسی را به عهده دارند.

    نای
    نای دارای 16 تا 20 بند است و هوا پس از حنجره وارد نای می‌شود. هر یک از بندها قطعه‌ای به شکل U و دارای غضروف شفاف با پری‌کندرویوم است که بوسیله نوارهایی از ماهیچه صاف در ناحیه باز U به یکدیگر متصل می‌شوند. نوارهای ماهیچه‌ای بطور طولی و مایل قرار گرفته‌اند. حلقه‌های غضروفی بوسیله بافت پیوندی متراکم بهم متصل می‌شوند.

    انشعابات نای
    نای انشعاب یافته نایژه اصلی را می‌سازد. این دو شاخه به ششها راه دارند ساختار نای و نایژه اصلی مشابه یکدیگر است گر چه غضروف بخش انتهایی نایژه‌ها نامنظم می‌شود. نایژه‌های اصلی به تعدادی مجاری هوایی تقسیم می‌شوند. نایژه‌های بزرگ ، نایژکها ، نایژکهای انتهایی ، نایژکهای تنفسی ، مجرای آلوئولی و کیسه هوایی.

    ناحیه تنفسی
    نایژکهای انتهایی به نایژکهای تنفسی و آنها نیز به مجاری هوایی تقسیم می‌شوند. نایژکهای تنفسی از نظر بافتی شبیه نایژکها هستند به جز اینکه کیسه‌های هوایی دارند. مجاری هوایی به تعدادی کیسه هوایی ختم می‌شوند. کیسه‌های هوایی به شکل حبابهایی با دیواره بسیار نازک ، رشته‌های ارتجاعی و بدون ماهیچه هستند. کیسه هوایی ظریف و فنجانی شکل بوده پوشش آن سنگفرشی ساده است.
    بین حبابها دیواره‌ای از رشته‌های شبکه‌ای و ارتجاعی در میان سلولهای فعال وجود دارد. تعدادی لوکوسیت ، ماست سل ، فیبروبلاست و شبکه مویرگی نیز در این ناحیه دیده می‌شود. سلولهای دیواره دارای اکتین و میوزین است و عمل تبادل در این ناحیه صورت می‌گیرد. مویرگها دارای دیواره نازک با پوشش تماس دارند.

    چگونگی تنفس
    تنفس در آدمی شامل دو مرحله دم و بازدم است. در مرحله دم هوا وارد ششها و در هنگام بازدم از آن خارج می‌شود. در انجام دم و بازدم پرده جنب نقش مهمی دارد. فشار فضای میان دو لایه پرده جنب همیشه کمتر از فشار اتمسفر است و به همین دلیل ششها حتی در حالت بازدم ارادی نیز کاملا بسته نمی‌شوند. قبل از شروع دم کلیه ماهیچه‌های تنفس در حال استراحت هستند و دیافراگم به صورت یک گنبد است و دنده‌ها در پایین‌ترین وضعیت خود قرار دارند و فشار فضای جنب کمتر از فشار اتمسفر و ششها در حالت نیمه باز هستند. هنگامی که فرمان عصبی دم توسط مراکز تنفسی در مغز صادر می‌شود اعصاب حرکتی ماهیچه‌های بین دنده‌ای خارجی و دیافراگم را منقبض می‌کنند.
    انقباض ماهیچه‌های بین دنده‌ای خارجی موجب حرکت دنده‌ها به بالا و طرفین می‌شود. انقباض دیافراگم موجب افزایش حجم قفسه سینه می‌شود. این افزایش حجم باعث کاهش فشار مایع جنب و باز شدن کیسه‌ها می‌شوند و هوا را به درون خود می‌کشانند. بنابراین عامل اصلی باز شدن کیسه‌های هوایی و ورود هوا به ششها پرده جنب است. اگر پرده جنب پاره شود شش کاملا جمع شده و از کار می‌افتد. در پایان دم ماهیچه‌ای ویژه دم استراحت می‌کنند. خاصیت ارتجاعی ششها و وزن قفسه سینه موجب می‌شود که ششها به حالت اولیه خود برگردند. برگشت ششها باعث افزایش فشار هوای درون شش نسبت به اتمسفر و در نتیجه بیرون راندن هوا می‌شود بازدم را بطور فعال نیز می‌توان انجام داد.

    تنظیم حرکات دم و بازدم
    نورونهای بصل‌النخاع دارای فعالیت خودکار و متناسب هستند. در بصل‌النخاع علاوه بر نورونهای مرکز دم ، نورونهای دیگری وجود دارد که تحریک آنها ماهیچه‌های بازدم را فعال می‌کند. اما در تنفس عادی پس از توقف فعالیت مرکز عصبی دم ، انقباض ماهیچه‌های تنفسی پایان می‌یابد و بازدم به صورت غیر فعال و به علت خاصیت ارتجاعی ششها صورت می‌گیرد. همچنین مراکز ارادی تنفس در قشر مخ وجود دارد. گازهای تنفسی نیز در میزان فعالیت تنفس نقش دارند. عامل این تنظیم مقدار اکسیژن و بویژه دی‌اکسید کربن موجود در خون است. توازن این دو گاز در خون باید حفظ شود.
    پاسخ با نقل قول


  2.  



     

[ پنج شنبه 91/11/5 ] [ 7:57 عصر ] [ انجمن زیست شناسی ] [ نظرات () ]

دستگاه تنفس

وظیفه دستگاه تنفس (به انگلیسی: Respiratory System)‏ تامین اکسیژن برای سلولهای بدن و دفع دی اکسید کربن (گاز کربنیک) حاصل از متابولیسم است . تمام حیوانات پرسلولی به نوعی دستگاه تنفس دارند که در جاندران ساکن آب محل تبادل گازها را آبشش و در پستانداران و پرندگان شش می‌نامند . در این مقاله فقط به بررسی دستگاه تنفس انسان که مشابه اغلب پستانداران است می‌پردازیم .

اعضای این دستگاه عبارتند از : بینی، حنجره، نای (تراشه)، ریه‌ها.

آناتومی دستگاه تنفس

بینی : بینی خارجی از استخوانها و غضروف‌ها تشکیل شده‌است. حفره‌های بینی از مخاط و عروق خونی پوشیده شده‌اند که هوا را قبل از رسیدن به ریه‌ها گرم و مرطوب می‌کنند و با کمک موها و مژک‌ها گرد و غبار آن را می‌گیرند.

حنجره : حنجره که در جلوی گردن قرار گرفته (در محاذات سومین تا ششمین مهره گردنی) هم راهی برای عبور هوا است و هم صدا را تولید می‌کند. ساختمان حنجره از چندین غضروف و عضله تشکیل شده‌است.

نای : لوله تنفسی که پس از حنجره قرار گرفته نای است . ساختمان نای از غضروف‌هایی به شکل حلقه ناقص (Ω) تشکیل شده. نای 12-10 سانتی متر طول دارد و قطر داخلی آن 2-1/5 سانتی متر است. این لوله از محاذات ششمین مهره گردن به سمت پایین می‌آید و بعد به دو شاخه راست و چپ تقسیم می‌شود که این شاخه‌ها نایژه (برونش) نامیده می‌شود. نایژه راست 2/5 سانتی متر طول دارد و وارد ریه راست می‌شود. نایژه چپ 5 سانتی متر طول دارد و وارد ریه چپ می‌شود. نایژه‌ها در داخل ریه‌ها به شاخه‌های کوچکتری به نام نایژک (برونشیول) تقسیم می‌شوند. داخل نای و برونش‌ها سلول‌های مژکدار وجود دارند که با حرکت خود به سمت دهان ذرات موجود در هوا را بیرون می‌رانند و مانع رسیدن آنها به ریه‌ها می‌شوند.

ریه‌ها : ریه‌ها به شکل نیمه مخروطی هستند و قسمت‌های طرفی حفره سینه را پر می‌کنند. قاعده ریه‌ها روی پرده دیافراگم (عضله‌ای که حفره سینه و حفره شکم را از هم جدا می‌کند) قرار گرفته و قله ریه‌ها مجاور دنده اول است. ریه کودکان صورتی رنگ است ولی ریه بزرگسالان به علت ذرات ذغال وارد شده از راه تنفس خاکستری رنگ می‌باشد.

ریه راست از 3 قطعه (لوب) وریه چپ از 2 قطعه (لوب) تشکیل شده‌است. نایژک‌ها در ریه‌ها به حفره‌های هوایی کوچکی به نام آلوئول ختم می‌شوند. آلوئول‌ها دارای مویرگ‌های فراوانی هستند و تعویض اکسیژن هوا با دی اکسید کربن خون داخل این حفره‌ها انجام می‌شود.

پرده جنب : پرده‌ای دو لایه به نام پرده جنب هر ریه را به طور جداگانه از بیرون می‌پوشاند. بین این دو لایه مقداری مایع وجود دارد که باعث لغزندگی و نرم شدن حرکات می‌شود.

ریه‌ها ساختمان ارتجاعی دارند و تمایل دارند تا مثل بادکنکی بدون هوا روی خود بخوابند ولی فشار منفی که بین دو پرده جنب وجود دارد باعث باز نگه داشتن ریه‌ها می‌شود.


[ پنج شنبه 91/11/5 ] [ 7:49 عصر ] [ انجمن زیست شناسی ] [ نظرات () ]

 

زیست شناسی سلولی ملکولی

دیباچه:

زیست‌شناسی‌ سلولی‌ و مولکولی‌ دارای‌ 5 گرایش‌ میکروبیولوژی‌ ، علوم‌ سلولی‌ و مولکولی‌، ژنتیک‌، بیوشیمی‌ و بیوفیزیک‌ است‌. گفتنی‌ است‌ که‌ گرایش‌ بیوشیمی‌ یا بیوفیزیک‌ تاکنون‌ در هیچ‌ دانشگاهی‌ در سطح‌ لیسانس‌ ارائه‌ نشده‌ است‌ در ضمن‌ تفاوت‌ محسوسی‌ بین‌ گرایش‌های‌ مختلف‌ این‌ رشته‌ در مقطع‌ کارشناسی‌ وجود ندارد.گرایش‌ ژنتیک‌به طور کلی‌ دانش‌ ژنتیک‌ درباره‌ انتقال‌ صفات‌ وراثتی‌ از والدین‌ به‌ اولاد بحث‌ می‌کند که‌ البته‌ این‌ والدین‌ می‌توانند انسان‌، درخت‌ یا باکتری‌ باشند. در واقع‌ ژنتیک‌ تلاش‌ می‌کند تا بگوید که‌ چه‌ مکانیزم‌های‌ مولکولی‌، عامل‌ انتقال‌ صفات‌ از نسلی‌ به‌ نسل‌ دیگر هستند. همچنین‌ می‌خواهد بداند که‌ چرا گاهی‌ اوقات‌ در بین‌ والدین‌ و فرزندان‌ در برخی‌ صفات‌ تفاوت‌های‌ بسیار معنی‌ داری‌ وجود دارد؟ در کل‌ دانشجویان‌ این‌ گرایش‌ مباحث‌ مهمی‌ مثل‌ ژنتیک‌ سرطان‌، روش‌های‌ تشخیص‌ بیماری‌های‌ ژنتیکی‌ قبل‌ و بعد از تولد، شناخت‌ ناقلین‌ بیماری‌ها، اصول‌ مشاوره‌ ژنتیکی‌، نقش‌ ژنتیک‌ در بروز رفتارهای‌ فردی‌ و اجتماعی‌، شناخت‌ جمعیت‌های‌ مختلف‌ ژنتیکی‌ و نژادهای‌ انسانی‌، ژن‌ درمانی‌، پزشکی‌ قانونی‌، تکنیک‌های‌ رایج‌ در ژنتیک‌، روش‌های‌ اصلاح‌ نژاد و ژنتیک‌ مولکولی‌ را مطالعه‌ می‌کنند.
موقعیت‌ شغلی‌ در ایران‌ :
علم‌ ژنتیک‌ در ایران‌ هنوز در ابتدای‌ راه‌ است‌ و باید تلاش‌ بسیار کرد و کاستی‌ها را جبران‌ نمود و موانع‌ را از میان‌ برداشت‌ تا بتوان‌ شاهد رشد روزافزون‌ این علم‌ در ایران‌ بود. البته‌ این‌ به‌ آن‌ معنی‌ نیست‌ که‌ در کشور ما تحقیقات‌ ژنتیکی‌ انجام‌ نمی‌گیرد و فارغ‌التحصیلان‌ این‌ رشته‌ جذب‌ هیچ‌ مرکزی‌ نمی‌شوند، بلکه‌ سازمان‌های‌ مختلفی‌ هستند که‌ به‌ فعالیت‌های‌ تحقیقاتی‌ ژنتیکی‌ می‌پردازند که‌ از جمله‌ می‌توان‌ به‌ مراکز مختلف‌ وزارت‌ جهاد کشاورزی‌، مراکز پژوهشی‌ وزارت‌ علوم‌، انستیتو پاستور، مرکز ملی‌ تحقیقات‌ مهندسی‌ ژنتیک‌ و تکنولوژی‌ زیستی‌ اشاره‌ کرد.
درس‌های‌ این‌ رشته‌ در طول‌ تحصیل :
دروس‌مشترک‌ در ‌گرایش‌های ‌مختلف‌ زیست‌شناسی ‌سلولی ‌و مولکولی‌:
ریاضی‌، فیزیک‌، شیمی‌، شیمی‌ آلی‌، بیوشیمی‌، آمار زیستی‌، زیست‌شناسی‌ سلولی‌، زیست‌شناسی‌ مولکولی‌، ژنتیک‌، میکروبیولوژی‌، اکولوژی‌، ویروس‌شناسی‌، تکامل‌، زیست‌شناسی‌ گیاهی‌، زیست‌شناسی‌ جانوری‌، فیزیولوژی‌ جانوری‌، فیزیولوژی‌ گیاهی‌، بیوفیزیک‌، بیوشیمی‌، زیست‌شناسی‌ پرتوی‌، ایمونولوژی‌.
دروس‌ تخصصی‌ گرایش‌ ژنتیک‌:
ژنتیک‌ انسانی‌، سیتو ژنتیک‌، اصول‌ مشاوره‌ ژنتیکی‌، ژنتیک‌ سرطان‌، ژنتیک‌ رفتاری‌، مبانی‌ ژنتیک‌ میکروارگانیسم‌، ژنتیک‌ پیشرفته‌ یا تازه‌های‌ ژنتیک‌، ژنتیک‌ کمی‌ یا ژنتیک‌ جمعیت‌ها، سمینار، پروژه‌ (بسیاری‌ از درس‌های‌ این‌ رشته‌ همراه‌ با آزمایشگاه‌ است‌).
گرایش‌ علوم‌ سلولی‌ و مولکولی:
‌مهمترین‌ مولکول‌هایی‌ که‌ در حیات‌ سلول‌ مؤثر هستند، RNA,DNA و پروتئین‌ها می‌باشند. DNA مرکز ذخیره‌ اطلاعات‌ و صدور فرمان‌های‌ سلول‌، RNA وظیفه‌ انتقال‌ این‌ فرمان‌ها و پروتئین‌ مسؤولیت‌ اجرای‌ این‌ فرمان‌ها را بر عهده‌ دارند. در زیست‌شناسی‌ سلولی‌ و مولکولی‌ چگونگی‌ این‌ فعالیت‌ها بررسی‌ می‌شود.امروزه‌ زیست‌ شناسی‌ در کشورهای‌ پیشرفته‌ بیش‌ از 80 تا 90 درصد سمت‌ و سوی‌ علوم‌ سلولی‌ و مولکولی‌ دارد. چرا که‌ رشته‌ علوم‌ سلولی‌ و مولکولی‌ نیروی‌ انسانی‌ لازم‌ را برای‌ تحقیق‌ در رشته‌های‌ پزشکی‌، بیوشیمی‌، ژنتیک‌، بیوتکنولوژی‌، مهندسی‌ ژنتیک‌، اصلاح‌ نباتات‌، شیلات‌ و دام‌ تربیت‌ می‌کند.
موقعیت‌ شغلی‌ در ایران :
اصولاً در ایران‌ اگر فردی‌ به‌ امید آینده‌ مالی‌ خوب‌ به‌ دنبال‌ علوم‌ پایه‌ برود اشتباه‌ کرده‌ است‌ چرا که‌ رشته‌های‌ علوم‌ در ایران‌ ارزش‌ مادی‌ زیادی‌ ندارند. امّا اگر فردی به‌ علوم‌ پایه‌ علاقه‌ دارد ، مطمئناً رشته‌ علوم‌ سلولی‌ و مولکولی‌ رشته‌ای‌ با ارزش‌ و خوب‌ است‌. تعدادی‌ از مراکز تحقیقاتی‌ مانند انستیتوپاستور، مرکز تحقیقات‌ ژنتیک‌، مرکز تحقیقات‌ بیوشیمی‌ و بیوفیزیک‌ و مراکز تحقیقاتی‌ دانشگاهی‌ می‌توانند پذیرای‌ فارغ‌التحصیلان‌ علوم‌ سلولی‌ و مولکولی‌ باشند. علاوه‌ بر مراکز تحقیقاتی‌ موجود، فارغ‌التحصیل‌ این‌ رشته‌ می‌تواند با ایجاد شرکت‌ خصوصی‌ سازنده‌ مواد اولیه‌ آزمایشگاه‌های‌ علوم‌ سلولی‌ و مولکولی‌ یا آزمایشگاهی‌ که‌ تستهای‌ آن‌ در سطح‌ موکلولی‌ است‌، هم‌ به‌ جامعه‌ علمی‌ خدمت‌ کند و هم‌ وضعیت‌ مالی‌ نسبتاً خوبی‌ داشته‌ باشد البته‌ در حال‌ حاضر نیز در ایران‌ چنین‌ فعالیت‌هایی‌ در سطح‌ محدودی‌ انجام‌ می‌گیرد.
دروس‌ تخصصی‌ گرایش‌ علوم‌ سلولی‌ و مولکولی‌:
شیمی‌ آلی‌، بیوشیمی‌، زیست‌شناسی‌ سلولی‌، ژنتیک‌، میکروبیولوژی‌، اکولوژی‌، زیست‌شناسی‌ گیاهی‌، زیست‌شناسی‌ جانوری‌، فیزیولوژی‌ گیاهی‌، ایمونولوژی‌، زبان‌ تخصصی‌. (بسیاری‌ از درس‌های‌ این‌ گرایش‌ همراه‌ با آزمایشگاه‌ است‌).
گرایش‌ میکروبیولوژی‌:
میکروارگانیسم‌ها موجودات‌ ریز ذره‌بینی‌ مانند:
باکتری‌ها، ویروس‌ها، قارچ‌های‌ میکروسکوپی‌ و پرتوزوئرها هستند که‌ با چشم‌ غیر مسلح‌ دیده‌ نمی‌شوند. علم‌ میکروبیولوژی‌ که‌ گرایشی‌ از زیست‌شناسی‌ است‌ به‌ بررسی‌ و مطالعه‌ میگروارگانیسم‌ها می‌پردازد. در این‌ علم‌ ارتباط‌ میکروارگانیسم‌ها با خودشان‌ و همچنین‌ با موجودات‌ عالی‌تر مانند انسان‌، حیوانات‌ و گیاهان‌ بررسی‌ می‌شود. علم‌ میکروبیولوژی‌ گرایش‌های‌ مختلفی‌ دارد که‌ عبارتند از: میکروبیولوژی‌ پزشکی‌، میکروبیولوژی‌ غذایی‌ و میکروبیولوژی‌ صنعتی‌.
کاربرد این‌ گرایش‌ آنقدر گسترده‌ است‌ که‌ قابل‌ ذکر نیست‌. محقق‌ این‌ گرایش‌ از یک‌ سو‌ می‌تواند به‌ بررسی‌ کاربرد سلاح‌های‌ میکروبی‌ و راه‌های‌ پیشگیری‌ از این‌ سلاح‌ها بپردازد و از سوی‌ دیگر می‌تواند در کارخانه‌های‌ عطرسازی‌ مشغول‌ باشد. میکروبیولوژی‌ پایه‌ و اساس‌ بسیاری‌ از علوم‌ از قبیل‌:
بیوشیمی‌، بیوتکنولوژی‌، ژنتیک‌ و پزشکی‌ است‌. یکی‌ از کاربردهای‌ گرایش‌ میکروبیولوژی‌ در آزمایشگاه‌های‌ تشخیص‌ طبی‌ است‌. میکروبیولوژی‌ در تشخیص‌ بیماری‌ نیز اهمیت‌ بسیار زیادی‌ دارد. در مواد غذایی‌ و تولید مواد غذایی‌ مختلف‌ نیز اثر میکروارگانیسم‌ها بسیار قابل‌ توجه‌ است‌. همچنین‌ گرایش‌ میکروبیولوژی‌ در کشاورزی‌ به طور بسیار وسیعی‌ در تشخیص‌ آفات‌ گیاهی‌، مبارزه‌ با آفات‌ گیاهی‌ و ایجاد مقاومت‌ گیاهی‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد. در صنایع‌ و معادن‌ نیز برای‌ استخراج‌ فلزات‌ سنگین‌ و در تصفیه‌ نفت‌ در گوگردزدایی‌ از نفت‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد. در محافظت‌ از محیط‌ زیست‌، تصفیه‌ فاضلاب‌ها و مبارزه‌ بیولوژیکی‌ با عفونت‌ها و آلودگی‌های‌ فاضلابی‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد و آب‌ سالم‌ و در حقیقت‌ بدون‌ آلودگی‌ تحویل‌ می‌دهد. حتی‌ در صنعت‌ نساجی‌ نیز این‌ علم‌ به‌ یاری‌ بشر آمده‌ است‌ و به‌ تازگی‌ در صنعت‌ نساجی‌ از میکروارگانیسم‌ها برای‌ تثبیت‌ نشاسته‌ و آهار دادن‌ پارچه‌ استفاده‌ می‌شود.
موقعیت‌ شغلی‌ در ایران :
کارشناسان‌ میکروبیولوژی‌ در پژوهشگاه‌ نفت‌ برای‌ تحقیق‌ بر روی‌ میکروب‌های‌ نفت‌خوار یا گوگردزدایی‌، در بخش‌ صنایع‌ غذایی‌ در کارخانه‌های‌ کنسروسازی‌ و کمپوت‌ سازی‌ و در صنایع‌ بهداشتی‌ مشغول‌ به‌ کار هستند. تهیه‌ لوازم‌ آزمایشگاهی‌ مورد نیاز در این‌ گرایش‌ یکی‌ از شغل‌هایی‌ است‌ که‌ بعضی‌ جذب‌ آن‌ می‌شوند. مؤسسه‌ استاندارد یا آزمایشگاه‌های‌ کارخانجات‌ تهیه‌ مواد بهداشتی‌ و غذایی‌ برای‌ تشخیص‌ کیفیت‌ و سلامت‌ این‌ مواد از نظر عدم‌ آلودگی‌ میکروبی‌، مراکز تهیه‌ مواد دارویی‌ مانند تهیه‌ آنتی‌ بیوتیک‌ها و بالاخره‌ کارخانجات‌ تهیه‌ اسیدها مانند اسید بوتریک‌ و اسید استیک‌ و حلال‌ها مانند الکل‌ و استون‌ و مراکز تهیه‌ واکسن‌ مانند مؤسسه‌ رازی‌ و انستیتوپاستور ایران‌ نیز می‌توانند مراکز جذب‌ فارغ‌التحصیلان‌ این‌ گرایش‌ باشند.
دروس‌ تخصصی‌ گرایش‌ میکروبیولوژی‌:
شیمی‌ آلی‌، بیوشیمی‌، آمار زیستی‌، زیست‌شناسی‌ سلولی‌، زیست‌شناسی‌ مولکولی‌، ژنتیک‌، میکروبیولوژی‌، اکولوژی‌، ویروس‌شناسی‌، تکامل‌، زیست‌شناسی‌ گیاهی‌، زیست‌شناسی‌ جانوری‌، فیزیولوژی‌ جانوری‌، فیزیولوژی‌ گیاهی‌، بیوفیزیک‌، بیوشیمی‌، زیست‌شناسی‌ پرتوی‌، ایمونولوژی‌، باکتری‌شناسی‌، میکروبیولوژی‌ محیطی‌، قارچ‌شناسی‌، پروتوزئولوژی‌. (بسیاری‌ از درس‌های‌ این‌ گرایش‌ همراه‌ با آزمایشگاه‌ است‌).
توانایی‌های‌ لازم :
در گرایش‌های‌ مختلف‌ زیست‌شناسی‌ سلولی‌ و مولکولی‌ باید علاقه‌مند بود و صبر و پشتکار داشت‌ تا بتوان‌ طعم‌ شیرین‌ موفقیت‌ را چشید. همچنین‌ دانشجو باید حافظه‌ خوبی‌ داشته‌ و در دروس‌ شیمی‌، ریاضی‌ و فیزیک‌ قوی‌ باشد و در نهایت‌ لازم‌ است‌ که‌ به‌ کارهای‌ آزمایشگاهی‌ علاقه‌مند باشد. برای‌ مثال‌ یکی‌ از کارهایی‌ که‌ به‌ طور معمول‌ در آزمایشگاه‌ علوم‌ سلولی‌ و مولکولی‌ انجام‌ می‌گیرد، استخراج‌ RNA از یک‌ بافت‌ است‌ که‌ حداقل‌ زمان‌ لازم‌ برای‌ این‌ کار 5 ساعت‌ می‌باشد.منبع: کتاب آشنایی با رشته های دانشگاهی سازمان سنجش آموزش کشورتالیف خانم فیروزه سودایی ونرم افزار سامان رشته ی سازمان سنجش

 


[ پنج شنبه 91/11/5 ] [ 12:58 عصر ] [ انجمن زیست شناسی ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 165492